اشکال گوناگون بهانه تراشی
گونه های متفاوت اهمالکاری به سه تیم پایین تقسیم می گردند که هر مورد دارنده یکسری دکتر روانشناس تحت تیم میباشند.
۱-گرایشی
۲-شناختی
۳-جسمی
در پی به توضیح ظریف هر گروه می پردازیم.
۱- اهمالکاری گرایشی
در وجود کلیه بشرها رغبتهایی وجود داراست که سبب ساز میگردد در بعضی مواقع از جاری ساختن بعضا فعالیتها غربت کنیم. بریا نمونه چنانچه ما از چیزی واهمه داشته باشیم، این هراس در مفاد گوناگون می تواند سبب ساز اهمالکاری گردد و مارا از اجرا عملهایی که به نفعمان میباشد به دور نماید.
عشق نداریم خویش را به زحمت بیندازیم
برای اکثری از ما اتفاق افتاده که یک فعالیت را به جهت عدم عشق دایم به تعویق انداختیم و از زحمت اعمال ان فرارو گریز می کنیم. به عنوان مثال در طولهایی که شکیبایی آشپزی نداریم، از رستوران طعام پیشنهاد میدهیم. دراین باره ما به خوببی با خبر هستیم کهاین اهمالکاری سبب میگردد که هزینه متعددی متحمل شویم؛ البته گشوده هم ترجیح میدهیم که در اهمالکاری خویش بمانیم و یک عمل بی آلایشخیس و با زحمت کمتری را اعمال دهیم.
لجبازی میکنیم
از سایر عواملی که منجر اهمالکاری می گردد، لجبازی میباشد. ما عشق و علاقه داریم که در قبال دیگر افراد سخن خودمان را پیش برود. بخش اعظمی از اشخاص نسبت به لحن و شیوه ذکر دیگرافراد حساس میباشند و نسبت به لحن دستوری و یا این که صدای مقداری بلند بلافاصله جناح می گیرند و از اجرا عمل متبوع کتف خالی مینمایند. حتی اتفاق افتاده که در ذهن و باطن خویش بهاین تدبیر رسیدند که اعمال این فعالیت برای آنها موءثر میباشد؛ ولی به جهت لجبازی ترجیح به اهمالکاری میدهند.
نسبت به چیزی خوف داریم
واهمه یک کدام از مانع ها گرانقدر در اعمال عملها چهت نیل به توفیق میباشد که بسته به مورد متبوع، معیار هراس از آن گوناگون میباشد. فرقی نمینماید که خوف ما از کدام نوع باشد؛ اساسی این میباشد که مدام یار ماست و فارغ از آن که خودمان متوجه شویم اثر بسزایی در همت ما داراست و تاثیرات منفی به هم پا خواهند داشت. هنگامی به قبلی خویش بازگشت میکنیم، متوجه میشویم که چه حالتهای خاص و ویژهای را به جهت واهمههایی که هیچ وقت به حقیقت نپیوستند، از دست دادیم. هراس مدام یک کدام از دست اندرکاران مهم در اهمالکاری محسوب میشود.
۲- طفره شناختی
این نوع از اهمالکاری وقتی فیس می دهد که ما ادراک صدق نسبت به مسائلی که در حوالی ما چهره می دهد، را نداریم. این زمینه منجر می گردد که با جنبههای مختلف تصمیمهایی که میخواهیم بگیریم آشنا نباشیم و ندانیم چه چیزی به فایده و چه چیزی به ضرر و زیان ما میباشد و در غایت تصمیم نادرستی بگیریم.
نمیتوانیم صحیح تصمیم بگیریم
خیلی زمان ها ایدههای بزرگی در رمز داریم که خواهیم توانست در هرکدام به توفیقهای بزرگی دست پیدا کنیم؛ البته اقتدار تصمیمگیری درست بازدارنده ما میگردد. در واقع ایده و توان جانور میباشد؛ ولی در گیر ضعف در تصمیمگیری هستیم. دراین مواقع بخش اعظمی از اشخاص در گیر استرس و اضطراب میشویم و ذهن ما به سمت ذهن ها و نتیجه ها منفی جنبش مینماید؛ این نقطه دقیقا همین جایی میباشد که مبتلا شک وتردید میشویم و هیچ کاری اعمال نمیدهیم.
در گیر شک هستیم
شک وتردیدها معمولا ریشه در مسائل مشخصی دارا هستند؛ که در غایت سبب ساز به وجود وارد شدن ضعف در ما میگردد و ضعف در تصمیمگیری و اهمالکاری را نتایج مینماید. هنگامی که شک در کاری به سراغ ما میاید بایستی چندین نکته را با خویش مرور کنیم؛ در بالا بایستی بدانیم که توانگری اعمال هر کاری در غایت با تکرار و تمرین بدست می آید و دوم این که عالی میباشد منفعت و خسارت نفع از اعمال یک شغل را بنویسیم تا بتوانیم به شایسته ترین صورت برای آن تصمیمگیری کنیم.
قرار میباشد به کجا برسیم؟
در بیشتر مواقع نقص اینجاست که اکانت ما با خودمان معلوم وجود ندارد و نمیدانیم از خودمان چه توقعی داریم و در غایت دوست داریم به چه چیزی برسیم. به همین عامل میباشد که نمیتوانیم تشخیص دهیم که بایستی چه کاری اجرا دهیم یا این که چه مسیری را دنبال کنیم و در غایت مبتلا اهمالکاری میشویم. چنانچه در اولِ فعالیت تکلیف خویش را معین کنیم و بدانیم قرار میباشد چه چیزی بدست آوریم و غرض ظریف ما چیست، قادر خواهیم بود تا حد متعددی از فیس دادن اهمالکاری خودداری کنیم. پس بایستی در گام نخستین تکلیف خودمان را معلوم کنیم.
۳- اهمالکاری جسمانی
اهمالکاری جسمانی نوعی از اهمالکاری میباشد که در ادامه اشتباهات جسمی که شخص در گیر میگردد، به وجود میاید. به عنوان مثال ممکن میباشد اشخاصی بیماری را عذر و بهانه نمایند و از اعمال فعالیتهای ضروری که سبب توسعه انها گردد، خودداری نمایند. تیم مقابل این اشخاص گروهی میباشند که با وجود اشتباهات و معلولیتها دست از همت نمیکشند و به روش خویش ادامه می دهند.
نوع دیگری از اهمالکاری جسمانی وقتی حادثه می افتد که شخص بطور همیشه در گیر حس بیحالی و خستگی باشد؛ دراینصورت بایستی برای رفع این حس کارایی کنیم. درصورتیکه شما در گروه عده ای قرار دارید که تر و تمیز بهاین درحال حاضر مبتلا می شوید می بایست برای رفع آن اهحلی پیدا نمایید. تغییر تحول مراحل تغذیه و یا این که ایفا کارهای ورزشی خاص در رفع این حس میتواند اثر گذار باشد.
چرا امور را به تعویق میاندازیم؟
چرا بهانه تراشی می کنیم و کارهایمان را به تعویق میاندازیم؟ چه اتفاقی در مغز ما صورت می دهد که سبب میگردد از اعمال شغل های اساسی اجتناب کنیم؟
مطالعات حوزه روانشناسی رفتاری نماد داده میباشد که مغز آدم ترجیح می دهد محرکهای کوتاه بازه را بیشتر از جایزههایی که در درازمدت نتایج میشوند بهاگذاری نماید.
شایسته ترین منش فهم این موضوع این میباشد که فکر کنید دو نفر میباشید: خویش فعلی و خویش آتی. هنگامی که برای خویش مقصود گذاری و طراحی برنامه میکنید (از جملهً برای کاهش وزن یا این که پژوهش گویش) در واقع دارید برای خویش آجلتان نرم افزارریزی می کنید و آنچه که می خواهید در بعدی باشید را برای خویش تصویرسازی میکنید.
خویش بعدی شما می تواند به خیر و خوبی مقصودگذاری نماید؛ البته این خویش فعلی شما میباشد که میتواند گام بردارد و امور را جاری ساختن دهد. هنگامی مجال تصمیم گیری میرسد دیگر خویش آتیتان را در حیث نمیگیرید و مغزتان به مجال اکنون و خویش فعلیتان فکر می کند. دانشمندان فهمیدهاند که آدم در لحظه حالا صرفا در ادامه مشوقهای فوری می گردد و چندان تمایلی به محرک درازمدت ندارد.
اشکال گوناگون بهانه تراشی
گونه های متفاوت اهمالکاری به سه تیم پایین تقسیم می گردند که هر مورد دارنده یکسری دکتر روانشناس تحت تیم میباشند.
۱-گرایشی
۲-شناختی
۳-جسمی
در پی به توضیح ظریف هر گروه می پردازیم.
۱- اهمالکاری گرایشی
در وجود کلیه بشرها رغبتهایی وجود داراست که سبب ساز میگردد در بعضی مواقع از جاری ساختن بعضا فعالیتها غربت کنیم. بریا نمونه چنانچه ما از چیزی واهمه داشته باشیم، این هراس در مفاد گوناگون می تواند سبب ساز اهمالکاری گردد و مارا از اجرا عملهایی که به نفعمان میباشد به دور نماید.
عشق نداریم خویش را به زحمت بیندازیم
برای اکثری از ما اتفاق افتاده که یک فعالیت را به جهت عدم عشق دایم به تعویق انداختیم و از زحمت اعمال ان فرارو گریز می کنیم. به عنوان مثال در طولهایی که شکیبایی آشپزی نداریم، از رستوران طعام پیشنهاد میدهیم. دراین باره ما به خوببی با خبر هستیم کهاین اهمالکاری سبب میگردد که هزینه متعددی متحمل شویم؛ البته گشوده هم ترجیح میدهیم که در اهمالکاری خویش بمانیم و یک عمل بی آلایشخیس و با زحمت کمتری را اعمال دهیم.
لجبازی میکنیم
از سایر عواملی که منجر اهمالکاری می گردد، لجبازی میباشد. ما عشق و علاقه داریم که در قبال دیگر افراد سخن خودمان را پیش برود. بخش اعظمی از اشخاص نسبت به لحن و شیوه ذکر دیگرافراد حساس میباشند و نسبت به لحن دستوری و یا این که صدای مقداری بلند بلافاصله جناح می گیرند و از اجرا عمل متبوع کتف خالی مینمایند. حتی اتفاق افتاده که در ذهن و باطن خویش بهاین تدبیر رسیدند که اعمال این فعالیت برای آنها موءثر میباشد؛ ولی به جهت لجبازی ترجیح به اهمالکاری میدهند.
نسبت به چیزی خوف داریم
واهمه یک کدام از مانع ها گرانقدر در اعمال عملها چهت نیل به توفیق میباشد که بسته به مورد متبوع، معیار هراس از آن گوناگون میباشد. فرقی نمینماید که خوف ما از کدام نوع باشد؛ اساسی این میباشد که مدام یار ماست و فارغ از آن که خودمان متوجه شویم اثر بسزایی در همت ما داراست و تاثیرات منفی به هم پا خواهند داشت. هنگامی به قبلی خویش بازگشت میکنیم، متوجه میشویم که چه حالتهای خاص و ویژهای را به جهت واهمههایی که هیچ وقت به حقیقت نپیوستند، از دست دادیم. هراس مدام یک کدام از دست اندرکاران مهم در اهمالکاری محسوب میشود.
۲- طفره شناختی
این نوع از اهمالکاری وقتی فیس می دهد که ما ادراک صدق نسبت به مسائلی که در حوالی ما چهره می دهد، را نداریم. این زمینه منجر می گردد که با جنبههای مختلف تصمیمهایی که میخواهیم بگیریم آشنا نباشیم و ندانیم چه چیزی به فایده و چه چیزی به ضرر و زیان ما میباشد و در غایت تصمیم نادرستی بگیریم.
نمیتوانیم صحیح تصمیم بگیریم
خیلی زمان ها ایدههای بزرگی در رمز داریم که خواهیم توانست در هرکدام به توفیقهای بزرگی دست پیدا کنیم؛ البته اقتدار تصمیمگیری درست بازدارنده ما میگردد. در واقع ایده و توان جانور میباشد؛ ولی در گیر ضعف در تصمیمگیری هستیم. دراین مواقع بخش اعظمی از اشخاص در گیر استرس و اضطراب میشویم و ذهن ما به سمت ذهن ها و نتیجه ها منفی جنبش مینماید؛ این نقطه دقیقا همین جایی میباشد که مبتلا شک وتردید میشویم و هیچ کاری اعمال نمیدهیم.
در گیر شک هستیم
شک وتردیدها معمولا ریشه در مسائل مشخصی دارا هستند؛ که در غایت سبب ساز به وجود وارد شدن ضعف در ما میگردد و ضعف در تصمیمگیری و اهمالکاری را نتایج مینماید. هنگامی که شک در کاری به سراغ ما میاید بایستی چندین نکته را با خویش مرور کنیم؛ در بالا بایستی بدانیم که توانگری اعمال هر کاری در غایت با تکرار و تمرین بدست می آید و دوم این که عالی میباشد منفعت و خسارت نفع از اعمال یک شغل را بنویسیم تا بتوانیم به شایسته ترین صورت برای آن تصمیمگیری کنیم.
قرار میباشد به کجا برسیم؟
در بیشتر مواقع نقص اینجاست که اکانت ما با خودمان معلوم وجود ندارد و نمیدانیم از خودمان چه توقعی داریم و در غایت دوست داریم به چه چیزی برسیم. به همین عامل میباشد که نمیتوانیم تشخیص دهیم که بایستی چه کاری اجرا دهیم یا این که چه مسیری را دنبال کنیم و در غایت مبتلا اهمالکاری میشویم. چنانچه در اولِ فعالیت تکلیف خویش را معین کنیم و بدانیم قرار میباشد چه چیزی بدست آوریم و غرض ظریف ما چیست، قادر خواهیم بود تا حد متعددی از فیس دادن اهمالکاری خودداری کنیم. پس بایستی در گام نخستین تکلیف خودمان را معلوم کنیم.
۳- اهمالکاری جسمانی
اهمالکاری جسمانی نوعی از اهمالکاری میباشد که در ادامه اشتباهات جسمی که شخص در گیر میگردد، به وجود میاید. به عنوان مثال ممکن میباشد اشخاصی بیماری را عذر و بهانه نمایند و از اعمال فعالیتهای ضروری که سبب توسعه انها گردد، خودداری نمایند. تیم مقابل این اشخاص گروهی میباشند که با وجود اشتباهات و معلولیتها دست از همت نمیکشند و به روش خویش ادامه می دهند.
نوع دیگری از اهمالکاری جسمانی وقتی حادثه می افتد که شخص بطور همیشه در گیر حس بیحالی و خستگی باشد؛ دراینصورت بایستی برای رفع این حس کارایی کنیم. درصورتیکه شما در گروه عده ای قرار دارید که تر و تمیز بهاین درحال حاضر مبتلا می شوید می بایست برای رفع آن اهحلی پیدا نمایید. تغییر تحول مراحل تغذیه و یا این که ایفا کارهای ورزشی خاص در رفع این حس میتواند اثر گذار باشد.
چرا امور را به تعویق میاندازیم؟
چرا بهانه تراشی می کنیم و کارهایمان را به تعویق میاندازیم؟ چه اتفاقی در مغز ما صورت می دهد که سبب میگردد از اعمال شغل های اساسی اجتناب کنیم؟
مطالعات حوزه روانشناسی رفتاری نماد داده میباشد که مغز آدم ترجیح می دهد محرکهای کوتاه بازه را بیشتر از جایزههایی که در درازمدت نتایج میشوند بهاگذاری نماید.
شایسته ترین منش فهم این موضوع این میباشد که فکر کنید دو نفر میباشید: خویش فعلی و خویش آتی. هنگامی که برای خویش مقصود گذاری و طراحی برنامه میکنید (از جملهً برای کاهش وزن یا این که پژوهش گویش) در واقع دارید برای خویش آجلتان نرم افزارریزی می کنید و آنچه که می خواهید در بعدی باشید را برای خویش تصویرسازی میکنید.
خویش بعدی شما می تواند به خیر و خوبی مقصودگذاری نماید؛ البته این خویش فعلی شما میباشد که میتواند گام بردارد و امور را جاری ساختن دهد. هنگامی مجال تصمیم گیری میرسد دیگر خویش آتیتان را در حیث نمیگیرید و مغزتان به مجال اکنون و خویش فعلیتان فکر می کند. دانشمندان فهمیدهاند که آدم در لحظه حالا صرفا در ادامه مشوقهای فوری می گردد و چندان تمایلی به محرک درازمدت ندارد.